استرس تمامِ وجودم را فرا ميگرفت ..
نكند از دستش بدهم ؟
نكند من بمانم و كوهى از خاطره ؟
نكند منى كه بعدِ عمرى دل باختم ،
بشكند دلم .. !
نكند تمامِ دو نفره هايمان را
با ديگرى تكرار كند ؟
تماس هايم بى پاسخ ميماند
و منفورترين صدای دنيا
در گوشم تكرار ميشد ؛
« مشتركِ مورد نظر پاسخگو نميباشد »
برايش مينوشتم ؛
آدميزاد است ديگر جانم
بحث ميكند
فرقى نميكند مقصر كيست
همين كه بحث ميكنيم يعنى ،
قلبمان هنوز براى هم ميتپد ..
يعنى مهم است برايمان كه شبيه يكديگر شويم !
ارسال كردم و خواند
ولی جوابي نداد !
باز نوشتم ؛
- جانم ؟
باز هم خواند و جواب نداد !
- عزيز دل .. ؟
سكوت بود و سكوت !
و هيچ چيز
لعنتى تر از
بى پاسخ گذاشتنِ پيام
نيست ..
قديم ترها خودمان را قانع ميكرديم
كه شايد پيغامم نرسيده باشد
و هى ارسال ميكرديم و ارسال ..
حالا اما اين تكنولوژىِ لعنتى
همان اندك دلخوشى را هم از ما گرفت
و با وقاحتِ تمام به ما ميفهماند كه ؛
خواند و پاسخ نداد...
كه خواند و تحقير كردنِ تو را ترجيح داد...
لعنت به تكنولوژى...
لعنت به پيغامهاى بى جواب...
+ سه شنبه بیست و ششم اردیبهشت ۱۳۹۶| 14:12|ما دوتا |
زندگی یعنی عشق داداش و آجی ...برچسب : نویسنده : fateejooono بازدید : 234